ما زِ یاران چشمِ یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم

تا درختِ دوستی کِی بَر دهد
حالیا، رفتیم و، تخمي کاشتیم

گفت‌وگو آیینِ درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم

شیوه‌یِ چشم‌ات فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و، صُلح انگاشتیم

گُلبُنِ حُسن‌ات نه خود شد دل‌فروز
ما دَمِ همّت بر او بگماشتیم

نکته‌ها رفت و، شکایت کس نکرد
جانبِ حُرمت فرو نگذاشتیم

گفت: خود دادی به ما دل، حافظا
ما مُحَصِّل بر کسي نگماشتیم.

#حافظ_به_سعی_سایه

غزلِ ۳۵۹ از تصحیحِ هوشنگِ ابتهاج (کارنامه، ۱۳۹۵)

#غزل #کهن


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اکتيو | رسانه خبري و تحليلي پرمحتوای بی محتوا ثبت شرکت دلگیر چت|چت دلگیر ارزش غذایی خواص و فواید و کالری و طبع و ویتامین ها تسلیم او تا حادثه‌ی سرخِ رسیدن Shawna پروازهای خارجی مطالب جالب دنیای دوچرخه ها